در اتاقی که به اندازه ی یک تنهاییست. دل من که به اندازه ی یک عشقست. به بهانه های ساده ی خوشبختی خود می نگرد. به زوال زیبای گلها در گلدان. به نهالی که تو در باغچه ی خانه مان کاشته ای. که به اندازه ی یک پنجره می خوانند. آسمانیست که آویختن پرده ای آن را از من می گیرد. سهم من پایین رفتن از یک پله ی متروکست. و به چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن. سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست. همه ی هستی من آیه ی تاریکیست. که تورا در خود تکرار کنان. من در این آیه تورا.

شب ها در خواب هایم پرسه میزنی. چقدر در خواب هایم آسمان زیباست. چقدر در خواب هایم زیبایی. در خواب هایم همیشه با من هستی و من فقط نگاهت میکنم. نو اینجا نیستی و او نگاهت. همیشه برف میآید و همیشه این دیواره بلند روبرومه. اینجا هیچ وقت جای پای کسی جز خودمو روی برف ندیدم.

همسرم همیشه خیلی دیر حموم میره بدنش همیشه بو میده موقع س ک س باهاش حالم بد میشه ولی به روش نمیارم تا ناراحت نشه تو رو خدا راهنمایی کنین چی کار کنم مرسی. 1-تو هم نرو حمام بو اتاق بگیره جفتتون خفه شید گور به گور شید. 5-دهنت سرویس پاره شدم از خنده. 6-اه کثافت داشتم شام می خوردم. برو حموم بو میدی! ولی اونی که .